بند اول
شده ام غلامه امام حسن
کبوتره بامه امام حسن
سروجونم فداش آخه منم
عاشقه نامه امام حسن
هر چی دارم،توی دنیا،صدقه سریه آقاس
آبروم از ، نوکریه ،پسره حضرته زهراس
ذکره جنونم،تویی گروهه خونم
تا دنیا دنیاست،براتون میخونم
دینم حسن جان،آئینم حسن جان
درتو خدا رو میبینم حسن جان
(یاحسن۲)یابن الزهرا
بند دوم
به نامه فتاحه جنگ و جدل
همونکه بُوَد اهلی من عسل
یوسفِ زیبایِ فاطمه و
حسنِ بن علی شیره جمل
ناقه ی کفر،به زمین زد،ضربه ی شمشیره تو
اُمّ فتنه ، ترسیده از ، رجز و تکبیره تو
شیره نبردی،طوفان برپاکردی
واللهِ خیلی ، آقایی و مردی
ولیِّ خدایی ، نوه ی مصطفایی
پسره ارشده حضرته مرتضایی
یاحسن۲)یابن الزهرا
بند سوم
مذل المشرکین ، فخره عرب
کریمِ آلُ الله داری لقب
اُسوه ی صبری بینِ معصومین
یا ابالقاسم هاشمی نصب
صلح تو زِن،دِه نگه داشت،دین اسلام و قرآن
من با دسته ، کَرَم تو ، شده ام آقا مسلمان
شاهه کرامت،سلطانه سخاوت
شکره خدا دا،رم با تو رفاقت
یارم حسن جان،نگارم حسن جان
نوکرت هستن ، تبارم حسن جان
یاحسن۲)یابن الزهرا
- یکشنبه
- 8
- فروردین
- 1400
- ساعت
- 20:11
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
الیاس محمدشاهی
ارسال دیدگاه