بند اول
چهل روزه ندیدمت(غریبِ مادر3)
از سَفره کوفه وشام(اومده خواهر3)
اللهی من بشم فدات،خیلی دلم تنگه برات
جانم حسینم
موی سرم گشته سفید،قامتم از غصه خمید
ای نورعینم
کناره من بود،سرت روی نی
زینب و بردن،تو مجلس می
(واویلتا2آه وواویلا3)
بند دوم
خواهر کناره قبره تو(هی میره از حال3)
یادم میاد کشوندنت (میونه گودال3)
با شمشیر و با نیزه ها ، میزدنت حرومیا
بابغض و کینه
خودم دیدم نشست باپا،شمره ستمگر بی حیا
به روی سینه
بردن به غارت،پیرهن تو
رفتن با مرکب،روی تن تو
(واویلتا2آه وواویلا3)
بند سوم
چهل روزه نداشته ام(یه خوابه راحت3)
مونده توی خرابه ها(طفله سه سالت3)
به گوشه پارش خندیدن،مردا به دورش رقصیدن
ای داداش من
یتیمی بود براش عذاب،غش کرد توی بزم شراب
تو آغوش من
میگفت ای عمه،بابامو میخوام
جون داد رو خاکا،جلوی چشمام
(واویلتا2آه وواویلا3)
- سه شنبه
- 10
- فروردین
- 1400
- ساعت
- 22:1
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
الیاس محمدشاهی
ارسال دیدگاه