بند اول
مدینه شده پر از نوره خداوند
آقامون حسین شده صاحب فرزند
از جنان دادن به ارباب یه هدیه
از سوی حق رسیده بی بی رقیه
نخل ولا ثمر داد با خُلق و خوی زهرا
دل میبرد ز عمه با عطر و بوی زهرا
بی بی جانم رقیه
بند دو
غنچه ای واشده از گلشن طاها
غرق شادی و شعف خونه ی مولا
شد شکوفا زینته تمومه دنیا
از قدومش عالمین شده مصفا
داره توی نگاهش جلوه ی مرتضایی
وقتی میزنه لبخند میشه چه تماشایی
بی بی جانم رقیه
بند سوم
لطفه حق دوباره باز شاملمونه
که رقیه باعثه جنونمونه
از ازل شدم غلام و خاک راهش
زنده ام من به امیده یک نگاهش
دعوت نما بیآیم حریم با صفایت
هستم یه عمره زیره دینه لطف وعطایت
بی بی جانم رقیه
بند چهارم
ای هميشه تکیه گاهم یارقیه
بوده ای پشت و پناهم یارقیه
می باره روی سره ما کرمه تو
بطلب تاکه بیآیم به حرمه تو
کرب و بلائیم کن ، نوره دوعین ارباب
بی بی جان یارقیه،غلام سیاتو دریاب
بی بی جانم رقیه
- شنبه
- 14
- فروردین
- 1400
- ساعت
- 21:10
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
الیاس محمدشاهی
ارسال دیدگاه