بابا
ببین که سوخته دامنه من
ببین خونه رو دهنه من
ببین کبود شده تنه من
ای وای ای وای ای وای ای وای
دختری تنهام
با غم و دردام
بابای خوبم
خسته از این دنیام
من فقط از خدا مرگم و می خوام
ای وای ای وای ای وای ای وای
بابا
بگم از غصه ها وو عمه
خجالت و حیاوو عمه
بزم شراب کجاوو عمه
دختری تنهام
باغم و دردام
بابای خوبم خسته از دنیام
من فقط از خدا مرگم و می خوام
ای وای ای وای ای وای ای وای
بابا
حرمله بهم خندیدو رفت
وقتی موهام و کشید و رفت
گوشواره هام و دزدید و رفت
ای وای ای وای ای وای ای وای
بابا
زجر بد تر از ابن سعد می زد.
دستاش سنگین بود و بد می زد
به قصد کشتن لگد می زد
ای وای ای وای ای وای
دختری تنهام
با غم و دردام
بابای خوبم خسته از این دنیام
من فقط از خدامرگم و می خوام
ای وای ای وای ای وای ای وای
بابا
چی بود مگه جرم و گناهت
عوض شده صورت ماهت
شناختنمت من از نگاهت
ای وای ای وای ای وای ای وای
- یکشنبه
- 15
- فروردین
- 1400
- ساعت
- 21:55
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رضا نصابی
ارسال دیدگاه