چنانکه بهرِ بلبل، سیر در گلزار میچسبد
به هر دلداده دیدارِ رُخ دلدار میچسبد
به حکمِ "یُسرِ" بعد از "عُسر" دانستیم بر عاشق
پس از هجران و دوری موسم دیدار میچسبد
کنار سفرهی ساده که لبریز است از رحمت
نشستن، ذکر گفتن، در کنار یار میچسبد
برای ما حسینیها مهِ روزه، مهِ روضهست
در این مه "یاحسین" گفتن هزاران بار میچسبد
غروب و غم عجین گشته در احساس زلالیها
به جان، گر جامِ دل گردد ز غم سرشار، میچسبد
در این هنگام عرفانی به یاد کربلا بودن
خدا داند چه اندازه به هر هشیار میچسبد
بخوان ای روضهخوان! روضه در این دم با لب روزه
که گریه بر شهِ عطشان دم افطار میچسبد
چه خوش باشد که با آب دو چشم افطار بنمایم
که این افطار با یاد لبش بسیار میچسبد
بشیرا! کن دعا بهرِ ظهورِ نور و آمین گو
که آمین و دعا با دیدهی خونبار میچسبد
- سه شنبه
- 24
- فروردین
- 1400
- ساعت
- 15:32
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
سیدبشیر حسینی میانجی
ارسال دیدگاه