بوي غُربتِ بقیع ، میوزه تُو آسمون
روضه خُونه این شبا ، خودِ صاحب زمون
میزنم به سینه و ، تُو دلم پُر از غمه
شبِ داغِ رفتنِ ، پنجمین امامه ۲
مگه یادت میره غمهاي تُوِ کربوبلارو
مگه یادت میره آتیشِ تُوي خیمه هارو
مگه یادت میره محله ي یهودیارو ۲
خیلي بدِ تُو سّنِ کم ببیني
میبرنت با خواهرت اسیري
هي بزنن پیشِ چشات خُدایا
نتوني که جلوشونو بگیري
غریب آقام غریب آقام ، امام باقر
بمیرم بَرات آقا ، چي کشیدي تُوي شام
از تُو خاطرت نرفت ، رأسو سنگاي رو بام
چي کشیدي وقتي که ، رفتي مجلسِ شراب
دیدي اون حرومیا ، زینبو میدن عذاب ۲
مگه یادت میره اون لحظه هاي تلخِ گودال
مگه یادت میره اون پیکرِ ضعیف و پامال
مگه یادت میره تُو قتلگا رفت مادر از حال ۲
سخته برا یه دُخترِ سه ساله
نتونه از درد و کُتک بخوابه
ببیني هي دست میگیره به دیوار
حتّي قدم زدن بَراش عذابه
غریب آقام غریب آقام ، امام باقر
- پنج شنبه
- 26
- فروردین
- 1400
- ساعت
- 21:2
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
عباس شعرباف
ارسال دیدگاه