• دوشنبه 3 دی 03

 سید حمید رضا برقعی

حضرت ام المؤمنین خدیجه(س)، مدح -(دورشدم از این وآن، باخودم آشنا شدم...)

721
1

دور شدم از این و آن، با خودم آشنا شدم 
آینه در حجاز بود، عاشق مصطفی شدم

سرمه نمی‌برم به چین، قند و شکر نمی‌خرم 
نقره و زر نخواستم، صاحب کیمیا شدم

بار شتر گذاشتم، وقف تو هرچه داشتم 
دانه‌ی عشق کاشتم، در قفست رها شدم

با تو جرس به هر نفس، مصرع عاشقانه‌ای‌ست
با تو پر از قصیده‌ام، با تو غزل‌سرا شدم

ای که ملول می‌شوی از نفس فرشته‌ها 
باور من نمی‌شود همنفس شما شدم

سفرهء دل برای من، باز کن آیه‌ای بخوان 
حرف بزن که مَحرمِ زمزمهء حرا شدم

قطرهء من فرات شد، ذرّه‌ام آفتاب شد 
پیش تو سیّدالبشر، سیّدة النّسا شدم

پشت سرت من و علی، قامت عشق بسته‌ایم 
تو همه مقتدا شدی، من همه اقتدا شدم

من به تو دست یاعلی داده‌ام از صمیم دل 
مرگ جدام کرده است از تو اگر جدا شدم

لحظه‌ی آخرین غزل، ترس ندارم از اجل 
پیرهن تو در بغل، با تو دوباره «ما» شدم

  • شنبه
  • 4
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 19:36
  • نوشته شده توسط
  • طاهره سادات مدرسی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران