بند اول
کریم اهل بیتی و عزیزِ مادری حسن
ای نورِ چشم مرتضی گل پیمبری حسن
یه نیگا به این گدا کن
این شبا برام دعا کن
بیا وُ تو این شبِ نور
حاجت منو روا کن۲
گداییه تو برام یه افتخاره
هر کسی گدات بمونه برقراره
سَیِّدِ شباب اهل جنّتیو
به عرش خدا تویی تو گوشِواره۲
«حسن جان»
بند دوم
از آسمونا نور تو داره میتابه رو زمین
اختر تابنده ای و ماه امیرمؤمنین
چه صورت ماهی داری
جلوه ی الهی داره
تو سینه ی نوکراتون
به چه بارِگاهی داری۲
همه سجده میکنن به روی ماهت
آسمونیا زانو زدن به راهت
چی دارم بگم وقتی تمومِ عالم
آبرو میگیرن از تو در پناهت۲
«حسن جان»
بند سوم
تو نیمه ی ماه رمضون مست و غزل خون توأم
فقط نه تو ماه خدا همیشه مهمون توأم
همه جوره با تو هستم
کشکولِ گدایی دستم
عهد نوکری تو آقا
با علی و زهرا بستم۲
چی میشه گناهمو به روم نیاری
شبیهِ بارون رو زشتیام بباری
جونِ قاسمت نگاه ویژه ای کن
با تو میرسم به اوج رستگاری۲
«حسن جان»
- شنبه
- 4
- اردیبهشت
- 1400
- ساعت
- 20:44
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
سعید علامه
ارسال دیدگاه