تو کریمی وکرامت همه زیبنده ی توست
و ردای کرم و جود برازنده ی توست
نیمه ی ماه خدا ماه رُخت جلوه نمود
ماه در نزد مه روی تو شرمنده ی توست
نور تو مظهر انوار الهی و جهان
روشن از آن رُخ نورانی و تابنده ی توست
بیت زهرا و علی گشته گلستان ولا
نوگلی خانه پُر از عطر فزاینده ی توست
نغمه ی یا حسن از عرش برین می آید
حضرت روح الامین نغمه سراینده ی توست
سرمه ی چشم ملک خاک کف پات حسن
روشنی بخش فلک گوهر رخشنده ی توست
خنده ات دل ببرد،جان بدهد شاه کرم
فاطمه محو تماشای تو و خنده ی توست
تو خودت کوثری و ساقی کوثر پدرت
جام مستان ولایت، پُر و آکنده ی توست
ز دمَت مُرده، نه، جان تازه کند صد چو مسیح
تو که هستی که مسیحا ز دمَت زنده ی توست
جدّت احمد،پدرت حیدر و مامت زهراست
بی سبب نیست که سلطان و گدا بنده ی توست
تو خدای کرم استی،به خدا دشمن تو
ز کرامات تو پیداست که شرمنده ی توست
فضل و جود وکرم و بخشش و احسان و عطا
نَمی از بحر کریمانه و بخشنده ی توست
و گدائیِ سر کوی حسن ما را بس
فخرِ ما سائلی دولت پاینده ی توست
- شنبه
- 4
- اردیبهشت
- 1400
- ساعت
- 21:56
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
جواد کریم زاده
ارسال دیدگاه