باز امشب بيقرارم آواره پي يارم
امشب مثل گداها در خونه ي يه سفره دارم
دل بر دلبر سپردم كشكولم رو آوردم
روزي مو زود گرفتم نمك امام حسن رو خوردم
ياحسن عشقمه كس و كارمه
ياحسن نور هرشب تارمه
ياحسن ذكر دم افطارمه
ياحسن يا سيدي يامولا
از بالا گل ميباره دنيا شد پرستاره
حيدر موقع افطار لب و رو لب حسن ميزاره
احسانش بي زواله زيباييش بي مثاله
نذر روي قشنگش اگه بميره يوسف حلاله
تا ميخنده فاطمه خندون ميشه
بسكه زيباست ديده ها حيرون ميشه
هرجايي ميشينه رابندون ميشه
ياحسن يا سيدي يامولا
دل بر لطفش اسيره هر دستي رو ميگيره
حتي سگ از حريميش بخداكه نااميد نميره
مثل ماه ميدرخشه عطرش هرجايي پخشه
امشب حتما خداوند مارو به امام حسن ميبخشه
فلك مهروبوني هاش پرابره
بخدا كه خداي جود و صبره
شب عيدش عين شباي قدره
ياحسن يا سيدي يامولا
اجرا: کربلایی سعید صادقی
- سه شنبه
- 7
- اردیبهشت
- 1400
- ساعت
- 3:24
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
مجتبی صمدی شهاب
ارسال دیدگاه