چشم بارانی خورشید به سویی دگر است
پس این شام شبی نیست دمادم سحر است
چه گلی داده خداوند به بستان علی
شجر فاطمه را ساقه و برگ و ثمر است
مات این چهره بود افضل اولاد بشر
هر چه خورشید ببیند قمر است و قمر است
صورتش آینه ی صورت پر مهر علیست
پسری داده خدایش که سراپا پدر است
پدر و مادر او نور سماوات و زمین
او به تاریکی افلاک چراغی دگر است
نام مارا بنویسید ز حجاج حسن
کعبه ی ما به خدا قبله ی اهل نظر است
- سه شنبه
- 7
- اردیبهشت
- 1400
- ساعت
- 20:44
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
محمد بخشوده
ارسال دیدگاه