آنکه به چشم تو غزل ریخته
شوق ابد شور ازل ریخته
ازرق شامی شده حیران تو
قلبش از این طرز جدل ریخته
از دهن نیزه به تأیید تو
حی علی خیرالعمل ریخته
آمده تا خوب ببوسد عمو
از دهنت بسکه عسل ریخته
قامت عباسی تو بعد رزم
اشک ز چشمان اجل ریخته
پای تو بر روی زمین مانده باز
هر چه تنت را به بغل ریخته
شاعر:سید محمد جوادی
- چهارشنبه
- 6
- دی
- 1391
- ساعت
- 16:3
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه