آسمان از روز اول مست جام زینب است
ذکر تسبیح ملائک ذکر نام زینب است
کربلا برکعبه بی حکمت ندارد افتخار
جای جای کربلا آثارگام زینب است
شستشودرآب زمزم کن بیا در بزم او
پاکتر از آب کوثر احتشام زینب است
گوهر اشک تورا زهرا خریداری کند
قطره قطره اشک ما لطف مدام زینب است
بشکند دستی که بنویسد کشیدند معجرش
زندگی یک لحظه بی معجر حرام زینب است
ازعلی اصغر گذشت و یک نخ معجر نداد
بدحجابی باهر عنوان ننگ نام زینب است
کاخ ظلمت را به آهی از میان برداشتن
شیرزن می خواهد آنهم در مقام زینب است
شام رابا لشگری از بانوان تسخیر کرد
کاروان سالار این لشگر ،امام زینب است
در مسیر عزت و آزادی و آزادگی
مرگ برآل ابوسفیان پیام زینب است
امپراطور زمان را خطبه اش نابودکرد
این چنین افشاگری ،تنها مرام زینب است
کاتب تاریخ اگرچه شیرزن می خواندش
شیرمردان جهان کمتر غلام زینب است
- چهارشنبه
- 8
- اردیبهشت
- 1400
- ساعت
- 16:59
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
مرتضی اسکندری
ارسال دیدگاه