بند اول
نه زائری داری بقیع
آهسته می باری بقیع
ته دلت اوج غمو
غصه چقدر داری بقیع
دلت میخواد زار بزنی
از غم غربتت بگی
دلت میخواد که پرده از
رازت تو برداری بقیع
تیشه زدن به ریشت
یه روزی مردم پست
خالی شد عقدشون تا
به حرمات زدن دست
غمت نباشه میسازیمت
شبیه مشهد یه روز تورو
چهار تا گنبد،ضریح نو
یه روز میاریم برای تو
(بقیعم آباده یه روز)
بند دوم
تو غصه ی مایی بقیع
خودت یه دنیایی بقیع
گرچه نداری حرمی
همیشه زیبایی بقیع
به خاک تو بستن دخیل
ملائکه هر روز و شب
آخه محل مدفن
کریم طاهایی بقیع
روزا میتابه خورشید
شبا میتابه مهتاب
زائرته یه مادر
که داره قلب بیتاب
غمت نباشه میسازیمت
شبیه مشهد یه روز تو رو
چهار تا گنبد،ضریح نو
یه روز میاریم برای تو
(بقیعم آباده یه روز)
بند سوم
یه روز مثه قوم ثمود
نابود میشه آل سعود
از اون نامردای حسود
پس میگیریم بقیع رو زود
با پرچم سبز حسن
بقیع رو آباد میکنیم
تو عربستان میکنه
شیعه ام اعلام وجود
همه اینا به شرط
ظهور میشه میسر
پشت سر قائم و
منتقم یه مادر
غمت نباشه آقا بیا
با ذوالفقار علی بیا
منتظر ظهورتیم
تا که بشیم یار شما
(بقیعم آباده یه روز)
- پنج شنبه
- 9
- اردیبهشت
- 1400
- ساعت
- 2:57
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
امیرحسین سلطانی
ارسال دیدگاه