همه جا پر شده از نام و نشانِ کرونا
شده تنظیم زمان ها به زمانِ کرونا
دولت محترم و داعیه دارِ تدبیر
همه را کرده حواله به امانِ کرونا
همه جا بسته و کارِ همگی تعطیل است
همه هستیم چو مهمان سرِ خوانِ کرونا
کرونا فکر نمی کرد که جدّی بشود
از تعجب شده دروازه دهانِ کرونا
فارسی حرف زدن رو به افول است افول
چون زبانِ همگی هست زبانِ کرونا:
چه خبر از کرونا؟ تو کرونا داشته ای؟
همه مشغول به احوال و بیانِ کرونا
کرونا ماسک زده بسکه خودش ترسیده!
ما چه کردیم به اعصاب و روانِ کرونا
بی جهت نیست کرونا کرونا می شنویم
نانِ یک عده گره خورده به نانِ کرونا
ماسک واجب شده یعنی: همگی هیس!سکوت
ور نه کس نیست در اینجا نگرانِ کرونا
نکند ساده شوی باز به مسجد بروی!
واجبت را تو بخوان بعدِ اذانِ کرونا
طبِّ اسلام شده منزوی ای مسئولین
مهلتی تا شکند تیر و کمانِ کرونا
چقَدَر تهمت بیهوده به ویروس زدیم
وای اگر شعله شود آهِ نهانِ کرونا
تپش قلب گرفتند تمام مردم
ذرّه ای کم بکنید از هیجانِ کرونا
راستی منبر و محراب چرا تعطیل است
ذاکر شهر شده مرثیه خوانِ کرونا
نقش کن روی درِ هیئتِ تعطیل شده:
هیئتِ محترمِ سینه زنانِ کرونا
به دلیلِ کرونا راه حرم را بستند
ای دوصد لعنتِ حق بر جریانِ کرونا
نان ارباب نخوردم که از او دَم نزنم
با توسل بزنم تیشه به جانِ کرونا
- جمعه
- 10
- اردیبهشت
- 1400
- ساعت
- 16:17
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
مجتبی شکریان
ارسال دیدگاه