• دوشنبه 3 دی 03


شعر اعتراضی با نام و یاد شهید حاج قاسم سلیمانی -(داغش هنوز در دلمان داغ مانده است...)

406

داغش هنوز در دلمان داغ مانده است
داغ شقایقی که بر این باغ مانده است

مردی که ملّتی ز  وجودش غرور داشت
مردی که در میانه ی میدان حضور داشت

سردار اگرچه رفت ولی ما نمرده ایم
دندان ز خشم و کینه ی دشمن فشرده ایم

ما چون نسیم، دست نوازش نمی کشیم
طوفان شدیم و منّت سازش نمی کشیم

ما از تبار آرش و سلمان و رستمیم
بر حفظ شأن و عزت ایران مصممیم

دل خوش به یک مذاکره کردید چند سال
سرگشتگی و ذلت و تردید چند سال؟!

کِی از سرِ مذاکره سامان گرفته ایم؟
گر هم نتیجه بود ز میدان گرفته ایم

میدان نبود، گرگ سر سازشی نداشت
روباه در مذاکره ها خواهشی نداشت

شر از سرِ رشادت این خاک کم کنید
این نکته را به سر درِ ایران علم کنید

ایران دچار دیو هراسی نمی شود
میدان فدای دیپلماسی نمی شود

  • جمعه
  • 10
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 20:43
  • نوشته شده توسط
  • طاهره سادات مدرسی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران