دیگه اومد، لحظه ی آخر من
میزنه موج درد وغم، تو چشمای تر من
بیا بیا زینبم، بشین برابر من
تو رو دیگه میسپارم، به اونکه روت حساسه
از این به بعد زینب جان، پناه تو عباسه
آه و واویلا
غصه و غم، میشه نصیب زینب
مث داداش حسینش، چقد غریبه زینب
سر بریده رو نی، میشه حبیب زینب
یه روزی توو این کوفه، جسارتو میبینه
با رباب و رقیه، اسارتو میبینه
آه و واویلا
- شنبه
- 11
- اردیبهشت
- 1400
- ساعت
- 2:53
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
صادق اویسی
ارسال دیدگاه