شكسته تا ابرو فرق مرتضي
تهدمت والله ارکان الهدی
آسمان كوفه امشب لاله گون است،واي
عرش حق از اين مصيبت غرق خون است،واي
سوي مسجد شد روانه شاه عالم،واي
بر لبش انا اليه راجعون است،واي
شكسته تا ابرو فرق مرتضي
تهدمت والله ارکان الهدی
كرده سوي آسمان چشم ترش را،واي
گفته او امشب اذان آخرش را،واي
در برش با ديده ي گريان ببيني،واي
صورت نيلي زهرا همسرش را،واي
شكسته تا ابرو فرق مرتضي
تهدمت والله ارکان الهدی
وا مصيبت شد زتيغ ابن ملجم ،واي
غرق خون محراب كوفه واي از اين غم،واي
ناگهان جبريل از بالا ندا داد،واي
كشته گشته اولين مظلوم عالم،واي
واويلتا شد ماتم عظمي به پا
تهدمت والله ارکان الهدی
شكسته تا ابرو فرق مرتضي
تهدمت والله ارکان الهدی
بين محراب دعا دل خون و خسته،واي
بقض چندين ساله در سينه نشسته،واي
تازه شد داغ مدينه پيش رويش،واي
داغ زهرا ياور پهلو شكسته،واي
آيد به گوشش ناله ي فضه بيا
تهدمت والله ارکان الهدی
شكسته تا ابرو فرق مرتضي
تهدمت والله ارکان الهدی
- یکشنبه
- 12
- اردیبهشت
- 1400
- ساعت
- 16:24
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
ارسال دیدگاه