علی ای ساقی کوثر علی مولا علی مولا
امیرالمومنین حیدر علی مولا علی مولا
شب قدر و شب وصل و شب دیدار یار آمد
پس از آن بیقراریها سحرگاه قرار آمد
ببین یارب که به شوق تو دل خون دیده تر دارم
دگر از کوفه و این غربت خدایا عزم سفر دارم
نداند قدر مرا این شهر مرا از کوفه بگیر امشب
به خوابم آمده پیغمبر دعایش را بپذیر امشب
علی ای ساقی کوثر علی مولا علی مولا
امیرالمومنین حیدر علی مولا علی مولا
شب پایان هجران و غم من عاقبت آمد
شب فزت و رب الکعبه گفتن عاقبت آمد
ز بعد این همه سال آخر به پایان آمده تنهایی
خوشا آن دم که تو یا زهرا به استقبال علی آیی
سراپا شوقم و بی تابی که از نو روی تو را بینم
به شوق روی تو بردارم سر از این سجده خونینم
علی ای ساقی کوثر علی مولا علی مولا
امیرالمومنین حیدر علی مولا علی مولا
شب قدر آمد و یارب مرا کاش این شرف باشد
که تقدیرم زیارتنامه خواندن در نجف باشد
نجف گفتم دل من لرزید به یاد صحن و سرای تو
سپردم دل به هوای تو،نهادم سر به وفای تو
مدد کن یا علی یا حیدر به پای دل به سویت آیم
چه در دنیا و چه در عقبا بگویم شیعه مولایم
علی ای ساقی کوثر علی مولا علی مولا
امیرالمومنین حیدر علی مولا علی مولا
- سه شنبه
- 14
- اردیبهشت
- 1400
- ساعت
- 15:48
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
ارسال دیدگاه