دیدندش و نشناختند اما علی را
دیدیم راه و رسم دنیا با علی را
شهر یتیم کوفه از فردا ندارد
در کوچه های نیمه شب بابا علی را
دیدند زهر ابن ملجم را، ندیدند
زهری که بر جان بود بی زهرا علی را
دنیای بی زهرا عذاب است آنچنان که
از پای در می آورد حتی علی را
زهرا که راحت شد، ولی طاقت ندارد
این گونه بگذارد تک و تنها علی را
در کوفه چاهی هست، آن چاهی که هر شب
در خویش جا داده است یک دریا علی را
لا سیف الا ذوالفقارش گرچه عشق است
من دوست دارم لا فتی الا علی را
- چهارشنبه
- 15
- اردیبهشت
- 1400
- ساعت
- 1:35
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
سیده تکتم حسینی
ارسال دیدگاه