• دوشنبه 3 دی 03


امیرالمؤمنین(ع)، شام غریبان -(تنها دلت نبود که شوق شفا نداشت...)

515

تنها دلت نبود كه شوق شفا نداشت
حتي طبيب هم به شفايت رضا نداشت

حق ميدهم كه ديده بدوزي به راه مرگ
دنياي بعد فاطمه ديگر صفا نداشت

باباي مهربان تمام يتيم ها
بعد از تو سفره هاي يتيمان غذا نداشت

زخم سرت اگر كه دوا داشت باز هم
زخم عميق قلب تو هرگز دوا نداشت

طوري فراق فاطمه قد تو را شكست
سي سال خونجگر شدنت هم صدا نداشت

همراه تو فقط حسنينند اي غريب
بي شك مدينه غربت دفن تو را نداشت

كوفه پس از تو باز هم اهل وفا نشد
هرچند اين ديار از اول وفا نداشت

با بغض بر حسين تو شمشير مي زدند
حتي براي بوسه اي آن جسم جا نداشت

  • چهارشنبه
  • 15
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 1:49
  • نوشته شده توسط
  • طاهره سادات مدرسی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران