همین که گفتم الهی... اجابتم کردی
سریع آمدی و غرق رحمتم کردی
کسی که دست منِ پر گناه را نگرفت
خودت همیشه رسیدی، حمایتم کردی
بزرگواری و اصلا ندیده ای انگار
زمانِ معصیتم گرچه رؤیتم کردی
به پشتوانه ی فضلت گناه کردم من
به پشتوانه ی حِلمت رعایتم کردی
حیا نکردم و مهلت به بنده ات دادی
حیا به جای من و این وقاحتم کردی
به برکتِ نفس و رحمت امام زمان
محب فاطمه و اهل هیئتم کردی
همین که ناله زدم عائذٌ بِأسمائک
گدای دائمیِ آل عصتم کردی
**
صدا زدم مددی... زود آمدی حیدر
به لطف باده ی کوثر طهارتم کردی
پناه می برم امشب به زیر ایوانت
که زیر سایه ی ایوان شفاعتم کردی
اگرچه عبد بدم، باز مُنتسب به توام
تویی همان که همیشه ضمانتم کردی
تو قدر بودی و قدر تو را ندانستند
خودت برای شب قدر، دعوتم کردی
چقدر ناله زدی بین چاه، مظلومم
چقدر گریه کنِ این مصیبتم کردی
فدای زخم عمیق سرت شوم آقا
پرت به خاک مکش، غرق غربتم کردی
صدا زدی به سوی قاتلت، ز دنیایی...
که فاطمه به برم نیست، راحتم کردی
- چهارشنبه
- 15
- اردیبهشت
- 1400
- ساعت
- 17:5
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
محمد جواد شیرازی
ارسال دیدگاه