گوشه چشمی کاش بر این دردها تسکین شود
هجرها را وصل کن تا تلخ ها شیرین شود
عَبدُکَ مُذنِب وَ اَیْنَ عَفوُکَ یا سَیِدی
وای اگر بار گناهم بیش از این سنگین شود
با همین الغوث گفتن دیده بارانی شد و
با همین العفو گفتن سینه عطر آگین شود
هرچه دل در سایه این ماه آرامش گرفت
هر چه دست از خرمن این ماه خوشه چین شود
اغنیا خاک رهش را سرمه ی دیده کنند
بر سر این سفره هرکس وعده ای مسکین شود
خیر دنیا،اجرِ عقبی هر دو با هم می رسد
این دعای من اگر مقرون به یک آمین شود...
آرزو دارم بمیرم از غم عشق حسین
لحظه ی جان دادن اسم او به من تلقین شود
**
کاروان در پشت دروازه معطّل مانده بود
تا که خوبِ خوب شهر شامیان آذین شود
آنقَدَر با چوب زد روی لب آقای ما
تا لب سالار زینب پرپر و خونین شود
- دوشنبه
- 20
- اردیبهشت
- 1400
- ساعت
- 15:31
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
محمد حسین مهدی پناه
ارسال دیدگاه