باز می خوای ماهی دلش نگیره
باز می خوای ماهِ عسل بگیری
باز دلت تنگِ خدا میدونم
من و محکم تو بغل بگیری
ربَّ شهرِ رمضان، دلم میگه حسین جان
ربَّ شهرِ رمضان، دوسش دارم به قرآن
بِالحُسینُ بِکربلا ، دستمُ بگیر ای خدا
روزه داری یعنی روضه داری
دلتُ قَدِّ حرم درست کن
دم افطار با زبون روزه
چاییِ روضه رو هم درست کن
مهمون داری میکنی، نمیگی جا کم اومد
ربَّ شهرِ رمضان، انگار محرم اومد
ربَّ شهرِ رمضان، دلم میگه حسین جان
ربَّ شهرِ رمضان، دوسش دارم به قرآن
بِالحُسینُ بِکربلا ، دستمُ بگیر ای خدا
چشمه ی اشکمُ قطره قطره
قَدِّ دریا میکنم با روضه
سر سفره میشینم با گریه
روزه امُ وا میکنم با روضه
ربَّ شهرِ رمضان، آقامُ تشنه کشتن
چشمِ زینب نگران، تشنه با دِشنه کشتن
ربَّ شهرِ رمضان، دلم میگه حسین جان
ربَّ شهرِ رمضان، دوسش دارم به قرآن
بِالحُسینُ بِکربلا ، دستمُ بگیر ای خدا
- دوشنبه
- 20
- اردیبهشت
- 1400
- ساعت
- 15:40
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
ارسال دیدگاه