ای گل فاطمه بازآی وفاسردشده
باغ مردانگی وصدق وصفاسرشده
توبیاتاکه دل سنگ زمان نرم شود
چهره ی خاک ستم کرده پراز شرم شود
توبیادادرس ودادگرمظلومان
مرهم زخم غریبان مدد محرومان
روشنی بخش جهانی توعدالت پیشه
گربیایی شود اشرار تباه از ریشه
تو ویاری گری وعزت وغوغای حضور
من وبی تابی وهر لحظه تمنای ظهور
تو وخوبی وهمه لطف وصفاوکرمت
من واین حال ملول و طلب آمدنت
آسمان پیشکش ناز نگاه توبیا
دل ویران شده قربانی راه تو بیا
توبیاسینه ی بیداد وجفا چاک شود
وغبار دل طوفان زده ام پاک شود
- دوشنبه
- 20
- اردیبهشت
- 1400
- ساعت
- 20:10
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
حسن بنایی آرباطان
ارسال دیدگاه