• جمعه 2 آذر 03

 ابراهیم قبله آرباطان

شعری برای دل سوخته ی حضرت رباب (س) -(خب مادر است، دست خودش نیست اضطراب)

1341
0

خب مادر است، دست خودش نیست اضطراب
قربان مادری که به طفلش رسید آب
اما نه آب علقمه، خوناب آفتاب
حال پدر خراب، زمین و زمان خراب
آه ای رباب، آه رباب، آه ای رباب

آرام گریه کردی و آرام سوختی
در کربلا نمردی و تا شام سوختی
خب مادری؛ تمامی ایام سوختی
پروانه ای شدی و سرانجام سوختی
گفتی نخورد اصغرم آب...، آه ای رباب

مانند ماهی ای که گرفته شود ز آب
می خورد در دو دست پدر سخت پیچ و تاب
صورت خضاب،دیده خضاب و دو لب خضاب
سرخ است زین و یال و یراق و خودِ رکاب
صحرا گرفته بوی گلاب؛ آه ای رباب

من مانده ام چگونه شما دم نمی زنی
آتش به جان عالم و آدم نمی زنی
پیش حسین، حرف پسر هم نمی زنی
یعنی دم از مصیبت اعظم نمی زنی
اصلا کمی بخواب؛ بخواب آه ای رباب

  • سه شنبه
  • 21
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 15:11
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران