چمن گریست به احوال این جهان، گل هم
نشست سوز عزا در صدای بلبل هم
ز بس که داغ عظیم است واژه حیران شد
گریست واژه به واژه دل تغزل هم
از این مصیبت و غم بر دل جهان داغ است
گرفت جلوه ی لاله، دل گلایل هم
چقدر صبر و تحمل به ظلم و جور و جفا
که خون بود جگر عالم از تحمل هم
گناه این همه کودک چه بود ، کز غمشان
گرفت رنگ عزا مثل غزه ، کابل هم
برای آن همه گل که گلاب شد باید_
گلاب بَرد برای مزارشان گل هم
دعا کنید بیاید همانکه منتقم است
جهان جواب بگیرد از این توسل هم
- چهارشنبه
- 22
- اردیبهشت
- 1400
- ساعت
- 0:2
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
ناصر شهریاری
ارسال دیدگاه