بارون بارون ببار از طاق آسمون زودتر خودت رو برسون به
تشنههای نیمه جون
بارون بارون حرم پر از تاب و تبه ببین که چند روز و شبه
اصغر من تشنه لبه
بارون بارون ببار از طاق آسمون زودتر خودت رو برسون به
تشنههای نیمه جون
بارون بارون حرم پر از تاب و تبه ببین که چند روز و شبه
اصغر من تشنه لبه
آروم آروم جون میکنه پیش چشم نزار خجالت بکشم اینجوری
شرمنده بشم
شد آرزوم یکی براش بیاره آب آخه شیرخوارهی رباب یه لحظه
هم نداره خواب
نمیخوابه نمیخوابه میترسه که خواب ببینه گهوارشو دارن
به غارت میبرن
مادرشو دارن اسارت میبرن عمه رو با زور و جسارت میبرن
نمیخوابه نمیخوابه میترسه که خواب ببینه گهوارشو دارن
به غارت میبرن
مادرشو دارن اسارت میبرن عمه رو با زور و جسارت میبرن
وای وای وای علی لای لای لای علی لای لای لای علی لای
لای لای
بارون بارون شنیدی سقا نمیاد رفته به دریا نمیاد به خیمهی
ما نمیاد
بارون بارون به امید فرات نباش دیگه ببار یواش یواش ببارو
جبران کن براش
آروم آروم تو گوش اصغرم بخون دیگه نمیاد عمو جون نچرخون
این قدر زبون
شد آرزوم پیدا کنم یه جرعه آب آخه شیرخوارهی رباب یه
لحظه هم نداره خواب
نمیخوابه نمیخوابه میترسه که خواب ببینه یکی داره سر باباشو
میبره
دور حرم از هر چی نامحرم پره خواهرش از حرمله سیلی می
خوره
وای وای وای علی لای لای لای علی لای لای لای علی لای
لای لای
بارون بارون از دل آسمون ببین چی اومده سر زمین به دور
ما کردند کمین
بارون بارون میبینی التماسمو دلشوره و حراسم رو حرمله
برد حواسم رو
آروم آروم نم نم ببار و گریه کن فکر دل رقیه کن چند قطرهای
را هدیه کن
شد آرزوم حتی شده یه قطره آب آخه شیرخوارهی رباب یه لحظه
هم نداره خواب
نمیخوابه نمیخوابه میترسه که خواب ببینه رو نیزهها میره
سر ستارهها
تو قتلگاه دارند میرند سوارهها تو خیمهها غارت میشه
گوشوارهها
نمیخوابه نمیخوابه میترسه که خواب ببینه یکی داره سر باباشو
میبره
دور حرم از هر چی نامحرم پره خواهرش از حرمله سیلی می
خوره
وای وای وای علی لای لای لای علی لای لای لای علی لای
لای لای
- پنج شنبه
- 23
- اردیبهشت
- 1400
- ساعت
- 15:32
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
ارسال دیدگاه