دختران در کلاس درس اند و
مرگ و وحشت دوباره مهمان است
دشت بَرچی است یا که کرببلا ؟
عید فطر است یا که قربان است؟
غرق در خون و خنده ای بر لب
دست و پا میزنند این همه گل
یک نفر پاسخی به ما بدهد
مرد میدان کجاست در کابل؟
پس چرا ساکت اند نامردان؟
در هیاهویشان جوابی نیست
علتش هم که خوب معلوم است
چشم های شما که آبی نیست
عالم از ظلم و کینه پر شده است
سینه ها مملو از هزاران درد
ای پناه تمام مظلومان
منجی آخر الزمان برگرد
- دوشنبه
- 27
- اردیبهشت
- 1400
- ساعت
- 13:31
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
حسین فتحی
ارسال دیدگاه