• دوشنبه 3 دی 03


خون دل بنشسته بر آئینه ها

1796
1

خون دل بنشسته بر آئینه ها
شد نمایان عقده ها در سینه ها
بر تسلای دل آل علی
شام شد آراسته با کینه ها
***
شامیان چون بد نهادی می کنند
از علی با طعنه یادی می کنند
تا بسوزانند قلب فاطمه
پیش زینب رقص شادی می کنند
***
سنگ بر قاریِ قرآن می زنند
گاه بر روی یتیمان می زنند
گر چه گل ها زخمی و پژمرده اند
باز هم لطمه به آنان می زنند
***
طعنه بر مظلوم بی یاور چرا
جنگ با مولای بی لشگر چرا
روی بام آتش چرا آورده اند
بر اسیر آتش زدن دیگر چرا
شاعر:جواد حیدری

  • پنج شنبه
  • 7
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 8:40
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران