من مست می ازدست علمدار حسینم
سرمست گل و گلشن وگلزار حسینم
بر لوح دلم با قلم عشق نوشتم
تا روز ابد نوکر دربار حسینم
بیمارم و هرگز پی درمان نروم،چون
بیمار ابوالفضلم و بیمار حسینم
یک عمر گرفتار زر و سیم نگشتم
چوندائم الاوقاتگرفتار حسینم
چون روی دلم نقشه بینالحرمین است
بسهردم و هر ثانیه زوار حسینم
وقتیکه دلم گشته حسینیه ارباب
بس با حرم عشق عزادار حسینم
بر بامدلم پرچم هیئت زده ام من
چون با علم عشق هوادار حسینم
- سه شنبه
- 28
- اردیبهشت
- 1400
- ساعت
- 13:15
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
ابوالفضل فرهنگی
ارسال دیدگاه