روزی گلستان میشود آباد میگردد بقیع
از بند غربت عاقبت آزاد میگردد بقیع
با روضه ها و دسته ها حسرت به پایان میرسد
روزی پُر از زائر پُر از فریاد میگردد بقیع
هم صاحب گلدسته و نقاره خانه میشود
هم صاحب یک پنجره فولاد میگردد بقیع
یک گنبد از جنس طلا چندین شبستان بزرگ
سرتاسرش آیینه و شمشاد میگردد بقیع
با دست های مجتبی وقتی گره وا میشود
بی شک ضریحش منشا امداد میگردد بقیع
باب الحسن دربِ ورودیِ ملائک میشود
صحن و سرایش خانه ی عُباد میگردد بقیع
وقتی کریمی دانه ی بی قید و شرطی میدهد
جایِ کبوترهای پر تعداد میگردد بقیع
- جمعه
- 31
- اردیبهشت
- 1400
- ساعت
- 15:40
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
علی علی بیگی
ارسال دیدگاه