از پشت بومه خونمون
سلام میدم رو به حرم
میگم اقای با کرم
بخر دوباره این بدو
توی خیالم می بینم
زائر شش گوشت شدم
دوباره بازم اومدم
می بینم صهن و گنبد و
تو سلیمان و منم مورم اقا
درسته وصله ی ناجورم اقا
ولی نکنی من و دورم اقا
حرم دوای درده منه.
چشمی که واست نباره
با خنجر کورشه بهتره
خالی از نور شه بهتره
دنیا بی تو بی ارزشه
قلبی که واست نتپه
از سینه دور شه بهتره
زنده به گور شه بهتره
دنیا بی تو بی ارزشه
ارزومه یه روزی شاه وفا
خونه من بریزه پای تو اقا
سرم باشه روی زانوی شما
قلبم به عشق تو می زنه
به نفس: #کربلایی_بهروز_سوری
- جمعه
- 31
- اردیبهشت
- 1400
- ساعت
- 17:35
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
رضا نصابی
ارسال دیدگاه