شد مثله جسمت چو آیات قرآن
ریزد سرشکم برایت عمو جان
دیدم وجود چو گل پرپرت را
نقش زمین غرق خون پیکرت را
آه / که با تو چه کرده عدویم
آه / که خون عقده شد در گلویم
آمده درد و غم ها به سویم
(ای، عمو جان عموجان عمو جان)۳
جسم تو خونین و قلبم شکسته
بنگر که زهرا کنارت نشسته
برخیز و بر غربتم کن نگاهی
بی تو عمو جان ندارم سپاهی
آه / ز داغت قدم شد کمانی
آه / عدو میکند شادمانی
از خوشی ها ندارم نشانی
(ای، عمو جان عمو جان عمو جان)۳
- جمعه
- 31
- اردیبهشت
- 1400
- ساعت
- 22:5
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
محمد مبشری
ارسال دیدگاه