بوی خون آید از دل صحرا
خاک عالم به سر چه رخ داده
بین لشگر به پاشده غوغا
حمزه دیگر ز پای افتاده
مصطفی را خبر کنید آید
تاکه دستان هنده(لع) را گیرد
دیراگر آیداز تماشای
بدن پاره پاره می میرد
یوسفی چنگ گرگ افتاده
وای برحال پیکر حمزه
فکرپوشاندن تن او باش
آیداز راه خواهر حمزه
زخم این سینه را به هم آور
بر دعا دست خویش بالا کن
زود بر پیکرش عبا انداز
فکر احوال خواهرش را کن
سرزمین احد غبار آلود
گرچه از شور و گریه ها غوغاست
حمزه و هر بلا سرش آمد
گوشه ای از غروب عاشوراست
کی به پیش نگاه این خواهر
تشنه لب سر ز تن جدا کردند
بهر تشییع پیکری بی سر
ده نفر نعل تازه آوردند
**** **** **
همه افتخار دخترها
به عموهای خوش قد وبالاست
سنت درد دل کنار عمو
ارث اولاد حضرت زهراست
- چهارشنبه
- 5
- خرداد
- 1400
- ساعت
- 12:31
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
قاسم نعمتی
ارسال دیدگاه