ای آن كه داغ توبه دل مانشسته است
چون لاله داغ دارد وتنها نشسته است
گل گردميده برسرمژگان چشم ما
خارغمت به پاي دل مانشسته است
زينت گرفت چهره زاشك عزاي تو
چون شبنمي كه برروي گلهانشسته است
ازداغ جانگداز توياحمزة الرسول
گردملال بررخ زهرانشسته است
چون قبرتوست مأمن دلهاي بي پناه
زهرا براي گريه درآنجانشسته است
تاديدمصطفي بدنت رابه خاك گفت
تيرغمي به قلبم ازاعدانشسته است
گرغرق ماتم است زمين مثل آسمان
درماتم توخواجه اسرانشسته است
شام عزاي توست«وفائي»اگرچوشمع
آتش گرفته،سوخته، ازپانشسته است
- چهارشنبه
- 5
- خرداد
- 1400
- ساعت
- 12:33
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
استاد سید هاشم وفایی
ارسال دیدگاه