سبک: رسیده یه زائر...
به رویِ عبایِ مصطفایی
تو مردِ خدایی باوفایی
سیّدالشهدایِ مدینه
روضه ت داره بویِ کربلایی
ای عمویِ پیمبرم
سایه یِ تو رویِ سرم
آرزومه که یه حرم
داشته باشی دلبرم
آقاجون یه روزی این سینه زن
می زنه دم از حسین و حسن
میونِ... صحن و سرات عشقِ من
عشقِ من عشقِ شما کربلا (۴)
سینه تو دَریدن مثلِ آقام
شدی فداییِ دینِ اسلام
می زنه پیمبر رویِ سینه
میگه تو که رفتی خیلی تنهام
رو مزارِ تو می شینه
یاسِ نیلیِ مدینه
تو میری و میره فرو
مسمارِ در تو سینه
تو سینه می شینه مسمارِ در
مدینه میشه عذابِ کوثر
می بینه علی که می شْکنه پر
عشقِ من عشقِ شما کربلا (۴)
(حضرت عبدالعظیم)
دلم که می گیره بی قرارم
میام تویِ صحنت پا می ذارم
چشامو می بندم صورتم رو
رو ضریح می ذارم تا ببارم
حرمِ تو کرب و بلا
زائرت زائرِ خدا
قبله یِ ری صحن و سرات
نینوایِ سینه زنا
آقاجون نوکرتم از قدیم
خادمَم خادمِ عبدالعظیم
سائلم روزی مو میده کریم
عشقِ من عشقِ شما کربلا (۴)
تو مُحدِّثِ عالی مقامی
صاحبِ جلال و احترامی
تویِ حرمِ تو می شینه رو...
لبِ زائرِ تو چه سلامی
السّلام ای دلبرِ من
ای شهیدِ دور از وطن
کشته یِ صد پاره تنی
ای سلیمانِ بی کفن
عشقِ من سر رویِ تن نداری
عشقِ من تو پیرهن نداری
عشقِ من چرا کفن نداری؟!
عشقِ من عشقِ شما کربلا (۴)
- چهارشنبه
- 5
- خرداد
- 1400
- ساعت
- 15:4
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
حسین ایمانی
ارسال دیدگاه