• جمعه 2 آذر 03

 رضا رسول زاده

شهادت امام صادق(ع) -(باز روی سر تو ریخته اند...)

749

باز روی سر تو ريخته اند
شعله پشت در تو ريخته اند

گريه ات را كه بهانه كردند
باز هم حمله شبانه كردند

ريسمان بسته به بازوی تو شد
باز زخمی روی ابروی تو شد

رحمی آن خصم پليد تو نداشت
حرمت موی سفيد تو نداشت

پشت مركب تن پاكت بردند
پا برهنه روی خاكت بردند

كو عبای تو و عمامه ی تو ؟
پر ز خاک است چرا جامه ی تو ؟

اشک چشم تر تو می ريزد
قلب اين دختر تو می ريزد

گيسويت از چه پريشان شده است
دخترت ديده و گريان شده است

ببريدش ولی با لشكر ،نه 
می زنيدش ؟ جلوی دختر، نه 

پيرمرد است مراعات كنيد
احترامی حق سادات كنيد

پيرمرد است زمينش نزنيد
تازيانه به جبينش نزنيد

گرچه آتش به سرايت زده اند
با لگد بر روی پايت زده اند

گرچه بردند تو را نيمه ی شب
سر برهنه شده پشت مركب

ولی هرگز تن تو تير نخورد
به خدا جسم تو شمشير نخورد

پيكرت پهن به گودال نشد
زير پا جسم تو پامال نشد

داغ فرزند تو را پير نكرد
نيزه ای بر دهنت گير نكرد

خيزران بر لب تو بوسه نزد
به رگت زينب تو بوسه نزد

كسی از پشت سرت را نبريد
جلوی ديده ی زهرا نبريد

ناگهان ولوله و غوغا شد
بر سر نعش حسين دعوا شد

يكی آمد كه عصا را ببرد
ديگری خواست عبا را ببرد

به كلاخود سرش رحم نكرد
به زره يا سپرش رحم نكرد

همه ی پيكر او غارت شد
پای تا به سر او غارت شد

  • دوشنبه
  • 10
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 14:58
  • نوشته شده توسط
  • طاهره سادات مدرسی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران