راه ما امتدادِ راه علیست ..
کاممان تلخ بود و بغض آلود
آمد آن مرد راه تازه گشود
جان به کف از تبار فاطمه بود
وقت آن ظلم و بی امان فرمود :
راه ما امتدادراه علیست ..
گفت ای شهر از چه خاموشی
دینتان را به سکه نفروشید
خون مردم به عشق اوجوشید
تا ورامین و قم کفن پوشید
راه ما امتدادِ راه علیست ..
پیر ما مرشدست و راهنماست
داغ فرزند دیده بی پرواست
دل غمدیده اش چنان دریاست
او خمینی ست همان روح خداست
راه ما امتدادِ راه علیست ..
خونِ دل های ما ثمر داده
کفر و طاغوت ز پا افتاده
کودک و پیر همه آماده
یک صدا عاشقیم و آزاده
راه ما امتدادِ راه علیست ..
پیرمان گفت ما سبک بالیم
مرد ایام تلخ و دشواریم
تابه دل مهرِ حیدری داریم
سر به ذلت فرو نمی آریم
راه ما امتدادِ راه علیست ..
ظلمِ طاغوت اگر چه سایه کشید
ناگهان نور او به دل تابید
روحِ تازه به جان شهر دمید
با اشارات او جهان فهمید
راه ما امتدادِ راه علیست ..
هشت سالی که امتحان دادیم
پای این عهدمان جوان دادیم
اینچنین عاشقانه جان دادیم
غیرت خویش رانشان دادیم
راه ما امتدادِ راه علیست ..
پیرمان گرچه رفت یاری هست
گرچه غم هست انتظاری هست
مرد جنگیم و ذوالفقاری هست
بین ما و خدا قراری هست
راه ما امتدادِ راه علیست ..
تا شهادت مسیر دوری نیست
جز زیارت به سر شوری نیست
هر چه گشتیم دگر نوری نیست
چاره راه جز صبوری نیست
راه ما امتدادِ راه علیست ..
- دوشنبه
- 10
- خرداد
- 1400
- ساعت
- 16:6
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
ارسال دیدگاه