غریب آقا تو رو کشتنت یه عده نانجیب آقا
بمیرم برات که موندی بی حبیب آقا
تویه قتلگاه پیچیده عطر سیب آقا
با پا میزد یه حرومی
ضربه هاشو از قفا میزد
مادرت یه گوشه ای تو رو صدا میزد
یه پیرمرد با عصا میزد
جفا کردن با لبای تشنه راس تو جدا کردن
همه عقده هامو سرتو وا کردن
تیر و نیزه ها رو تو تنت جا کردن
سرو بردن
بمیرم که یادگار مادر بردن
نا نجیب پیرهن و انگشتر بردن
روی نی سر علی اصغر بردن
جنایت شد تو خیمه های عمه ها قیامت شد
به مخدرات و اهل بیت جسارت شد
قسمت زنا و بچه اسارت شد
کتک خوردن هر جایی که اسم تو به زیر لب بردن
رو به روی نیزه ی تو عمه ها مردن
زنا و بچه تو رو غریب گیر اوردن
- دوشنبه
- 10
- خرداد
- 1400
- ساعت
- 22:41
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
ارسال دیدگاه