یا صادق آل محمد(ع)
ای تنت رنجور از ظلم کثیر ظالمان
صادق آل محمد پیر دیر عاشقان
آتش افروزان حاکم خانه ات آتش زدند
درمیان شعله ها بودی براهیم زمان
آتشی در خانه ات دیدی دلت آتش گرفت
یادت آمد مادر وآن ناله های الامان
همچو بابا وعمو وجد نیکوی خودت
از دهانت خون دل با زهر ظالم شد روان
لحظه های آخر عمرت کنار بسترت
بود موسای تو گریان، دل غمین وقد کمان
تا که روح از آن تن رنجوروارت پرکشید
مجلس ماتم بپا شد در زمین و آسمان
امر تشییع عظیمت شهره ی آفاق شد
جان بسوزد بهر آن تشییع زهرای جوان
در عزایت پر زند مرغ دلم سوی بقیع
آه و واویلا زقبر بی حرم، بی سایبان
شعر:اسماعیل تقوایی
- شنبه
- 15
- خرداد
- 1400
- ساعت
- 19:55
- نوشته شده توسط
- اسماعیل تقوائی
- شاعر:
-
اسماعیل تقوایی
ارسال دیدگاه