بند اول
میسوزه ؛ نخ سجاده
غم و درد حيدر ؛ به سرم افتاده
دود و غبار
گرفته خونهمو..
سوزونده آشیونهمو..
روضهمَ شده مادر
وحشت زدن
تموم بچههام..
آواره بین کوچههام..
وای از دل حیدر
(غریب آقام) ۴
بند دوم
میبندن ؛ دو تا دستامو
میکِشن تو کوچه ؛ پسر زهرا رو
عمامهمو
نذاشت تا سر کنم..
میبست طناب و گردنم..
پشت سر مرکب
یادم اومد
که عمهمَ چی کشید..
اون روز توی بزم یزید..
وای از دل زینب
(غریب حسین) ۴
- دوشنبه
- 24
- خرداد
- 1400
- ساعت
- 23:28
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
جلال نیل دار
ارسال دیدگاه