• دوشنبه 5 آذر 03


امام رضا(ع) -(دوباره پای من و آستان حضرت تو...)

755

دوباره پای من و آستان حضرت تو 
سر ارادت و خاک سرای جنت تو 
وباز سفره لطف تو و عنایت تو 
کویر دست من و بارش کرامت تو 

امام مشرقی عالم وجود رضا 
سحاب رحمت حق آسمان جود رضا 

دوباره مثل همیشه رساندیم آقا 
میان این همه دلداده خواندیم آقا 
خودم نیامده ام .. تو کشاندیم آقا 
سلام داده نداده . . . تکاندیم آقا 

شکستم و به نگاه تو سلسبیل شدم 
و پشت پنجره فولادتان دخیل شدم 

میان صحن تو برگ برات می‌دادند 
مداد عفو گنه را دوات می‌دادند 
به زائران شکسته ثبات می‌دادند 
شراب کوثر و آب حیات می‌دادند 

من آمدم که مریض مرا شفا بدهی 
من آمدم که به من اذن کربلا بدهی 

همینکه می‌رسم.. از چشم‌های بارانی 
هزار حاجت ناگفته را تو می‌خوانی 
در انتظار تو هستم...خودت که میدانی 
درست مثل همان پیرمرد سلمانی 

نشسته‌ام به تمنای چشم‌هایت من 
بیا که سربگذارم به زیر پایت من 

شنیده‌ام که خودت در زمان پر زدنت 
بروی خاک رها گشت پیکر و بدنت 
هزار لاله روان شد ز گوشه دهنت 
غریب بودی و خون شد تمام پیرهنت 

ز سوز زهر اگرچه به خویش پیچیدی 
ولی زمان غروبت جواد را دیدی 

اگرچه جز پسرت کس نبود در بر تو 
ولی ندید تنت را به خاک خواهر تو 
به زیر سم ستوران نرفت پیکر تو 
اسیر پنجه سرنیزه‌ها نشد سر تو 

حسین گفتم و قلبت شکست آقا جان 
به دل غبار محرم نشست آقا جان 

  • سه شنبه
  • 25
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 0:0
  • نوشته شده توسط
  • طاهره سادات مدرسی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران