دلارامم در این عالم حسین است
به هردم با دلم همدم حسین است
نباشد در دلم جز نام محبوب
به دل در شادی و در غم حسین است
میان دم فقط (پا) گویم از دل
به وقت بازدمهایم (حسین) است
به قلبم خون که می آید مرتب
ورودش یا خروجش هم حسین است
دهانم باز شد با تربت عشق
به رگ درخون و در قلبم حسین است
نه تنها من شدم دلبسته بر او
حبیب آدم وخاتم حسین است
ولائی شد ولائی با ولایش
که محبوبش در این عالم حسین است
- پنج شنبه
- 27
- خرداد
- 1400
- ساعت
- 13:12
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
سید ناصر ولائی زنجانی
ارسال دیدگاه