ای عاشقان ای عاشقان ، مژده که دلدار آمده
ای غم گرفته خنده زن ، آن یار غمخوار آمده
هرکس خریدارش شده، هردل گرفتار آمده
یار آمده یار آمده مژده که دلدار آمده
شد خانة مولا حسن ، روشن ز نور روی او
دلها روان گشته کنون ، سرگشته وش در کوی او
دنیا نیرزد تا عوض ، گردد به تار موی او
زیبای زیبایان خدا ، امشب پدیدار آمده
یار آمده یار آمده مژده که دلدار آمده
ای منجی انسان بیا ، ای وارث قرآن بیا
ای مظهر لطف خدا ، ای ساقی مستان بیا
ما منتتظِر تو منتظَر ، تنها تویی جانان بیا
کی می دهد هاتف ندا ، ای عاشقان یار آمده
یار آمده یار آمده مژده که دلدار آمده
امشب شده روی زمین بهتر ز جنّات خدا
از مقدمش شد خانة مولا حسن غرق صفا
آمد دوای درد ما ،بنگر تو ای درد آشنا
گویی مسیحای زمان ، این دم به گفتار آمده
یار آمده یار آمده مژده که دلدار آمده
گر پرده از رخ افکند ، یوسف خریدارش شود
هرکس که بیند روی او ، در دم گرفتارش شود
لب وا کند گر لحظه ای دل مست گفتارش شود
گویی که زیبایی در او ، خارج زپندار آمده
یار آمده یار آمده مژده که دلدار آمده
ای عاشقان دلدار ما ، در نیمة شعبان رسید
بر جسم بی جان جهان در نیمة شب جان رسید
ماه درخشان زمین ، آن چهرة تابان رسید
آن یادگار مصطفی ، با لطف سرشار آمده
یار آمده یار آمده مژده که دلدار آمده
ای شیعیان ای شیعیان ، شد ماه رخسارش عیان
شد روشن از رخسار او روی زمین و آسمان
شد از قدومش سامرا ، زیباتر از باغ جنان
مژده به جمع عاشقان ، هنگام دیدار آمده
یار آمده یار آمده مژده که دلدار آمده
گوید ولایی هرزمان ، من خاک پای حیدرم
همچون غلامی بینوا ، از هرغلامی کمترم
بر نوکران نوکرش ، منهم غلام ونوکرم
درهرچمن همراه گل ، گه خار بسیار آمده
یار آمده یار آمده مژده که دلدار آمده
- پنج شنبه
- 27
- خرداد
- 1400
- ساعت
- 15:51
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
سید ناصر ولائی زنجانی
ارسال دیدگاه