ای صاحب عزّ و جاه مولا
وی بر همه پادشاه مولا
آورده تمام بی پناهان
بردرگه تو پناه مولا
ای با خبر از شهود و از غیب
دور از تو هر اشتباه مولا
برحزن تو شد سبب گناهم
هردم کشی از دل آه مولا
تو نور خدای لایزالی
هستی تو منیروماه مولا
ای رهبرجملة خلایق
مصباه هدای راه مولا
افتاده به چاه نفس هستیم
ما را برهان ز چاه مولا
شاهنشه ملک لا یزالی
در هردو جهان تو شاه مولا
صد حیف ندیده دیده رویت
شدفرصت ما تباه مولا
معبود تونیست غیر از الله
ای نافیِ هر اله مولا
خورشید تویی و ذرّه مخلوق
چون کاهربا و کاه مولا
یک گوشة چشم تومرا بس
بنما نظری تو گاه مولا
با لطف خودت ولایی ام کن
پاکیزه کن از گناه مولا
- شنبه
- 29
- خرداد
- 1400
- ساعت
- 21:23
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
سید ناصر ولائی زنجانی
ارسال دیدگاه