• دوشنبه 3 دی 03


شعر مدح امام رضا ع ، دیدم کبوترهای گوهرشاد و خوشحال و شادند

1896
1

در آستانه میلاد حضرت رضا ع

 

در خاطرم هست این که دستان مرا دست تو دادند

در نسل من امثال من، عبدالرضا، خیلی زیادند

 

این افتخارم بوده عمری با شما همسایه هستم

«همسایه» ات بودیم و نام «مشهدی» بر ما نهادند

 

ایرانیان وقتی تو را دارند و تو سلطان مایی

کرد و عرب، لر یا بلوچ و ترکمن، از یک نژادند

 

دل های ما ایرانیان دائم برایت می شوند تنگ

هرگز تعجب نیست، زیرا عاشقانت، خانه زادند

 

تنها نه تو، نه صحن و خاک و گنبد و ایوان طلایت

من شاهدم حتی کبوترهای تو باب المرادند

 

عاشق شدن آسان شد آن روزی که در صحن تو آقا

دیدم کبوترهای گوهرشاد تو خوشحال و شادند

 

یک شب میان خادمانت روضه ای مهمان شدم من

آنجا خودم دیدم چگونه خادمان مست جوادند

 

از خوان لطفت گرچه روزیّ مرا هر بار دادند

اما دو سال و خرده ای شد، کربلایم را ندادند

  • یکشنبه
  • 30
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 19:20
  • نوشته شده توسط
  • وحید ولوی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید


حجم فایل 5.34 MB
تعداد بازپخش 14
تاریخ بارگذاری یکشنبه 30 خرداد 1400 14:51

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران