(گفتم به چاه ، ای همه شب همدم علی)
ازچه شدی تو در دل شب محرم علی
گفتا که بعد فاطمه او همدمی نداشت
زانرو شدم به وقت محن همدم علی
گفتم چه گفت با تو به هرشب زسوز خود
گفتا پر است سینة من از غم علی
گفتم هوای سینة تو از چه گشته داغ
گفتا که هست گرمی آن از دم علی
گفتم زچشمه ها زچه جاریست اشک تو
گفتا سرشک غم بود از ماتم علی
گفتم به کوه ازچه نگفت اوز درد خویش
گفت آن نداشت تاب غم اعظم علی
گفتم به زخم سینة او چاره ای بگو
گفتا سرشک شیعه بود مرهم علی
دارد ولایی از غم مولا به سینه داغ
جانش فدای شیعة چون میثم علی
- چهارشنبه
- 2
- تیر
- 1400
- ساعت
- 11:33
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
سید ناصر ولائی زنجانی
ارسال دیدگاه