در خانه نیست مثل تو بی تکیه گاه تر
هرگز ندیده ایم ز تو بی پناه تر
امشب پُر از هوای غم انگیز گریه ام
اما بقیع هست ز من رو به راه تر
تو وارث شجاعت بازوی حیدری
فرمانده ای نبود ز تو کم سپاه تر
در پرتو درخشش الماس، تشت خون
ترسیم کرده روی تو را هر چه ماه تر
حتی به جسم پرپر تو تیر می زنند
از دشمن تو نیست کسی روسیاه تر
در بین مردمی که تو را می شناختند
از تیرها نبود کسی سر به راه تر
مظلوم کوچه های غریب مدینه ای
از کوفه نیست شهر تو کم اشتباه تر
دیگر غزل به ماتم تو ره نمی برد
زیرا شده است پنجره های نگاه، تر
- شنبه
- 9
- دی
- 1391
- ساعت
- 13:33
- نوشته شده توسط
- عفاف
ارسال دیدگاه