کعبه امشب بَرزمین یک آفتاب آورده است
وَجهِ اَللهُ الصَّمَد را بی نقاب آورده است
خانه زاد حضرت حَیّ اَزَل آمد ، ولی
هَمرَهش تاج وِلا آن بوتُراب آورده است
گو مَسیحا را اگر در بیت داوَر ، مرتضی
آمده اَمّا خدایش باحساب آورده است
دیده گانش بسته بَر دنیا و مافیها بُوَد
نرگس جادوی خودرا درحجاب آورده است
بَر جمال بی مثالی دیده گانش منتظر
بی رُخ طاهادو دیده نَقش خواب آورده است
چشم بگشامرتضی،آمد همان حَبلُ المَتین
آن جمالی راکه خواهی مُستَطاب آورده است
کن قَرائَت سورهء اَلمومِنون را یا علی
قاری خود را خدا در اِحتِجاب آورده است
عاجز از توصیف شَانت میشود اهل قلم
کاهی ازکوهی بُوَد آنچه کتاب آورده است
اِنس وجَنّ و این فلک درحیرت اَزصُنعِ اَزَل
چونکه یک مَسطوره ای ازنور ناب آورده است
من بنازم نازِ مولایم علی را ، مُلکِ ری
شاعری چون (نادر)ازشهرسراب آورده است
- یکشنبه
- 13
- تیر
- 1400
- ساعت
- 22:23
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
حاج نادر بابایی
ارسال دیدگاه